سلام فقط يك مطلب مي توان نوشت:مهدي رسان خدايا!
آجركم اللهة
خداقوت انشاءالله سال پر زيارتي داشته باشيد نميخواهيد به روز بشيد من تازه اومدم به من هم سري بزنيد
سلام
اگه خواستيد بياييد توي وبلاگم و حرم امام حسين را به صورت زنده زيارت كنيد
وبلاگ خوبي داريد به وبلاگ خاطراتي دباره امام موسي صدر هم س بزنيد.كامنت بديد خوشحال مي شيم.
سلام.
تبريك مي گم اين ايام خوب و فرخنده رو و اميدوارم كه بهتون خوش بگزره.
خيلي وقت بود نيومده بودم وبلاگتون.الان هم اتفاقي اومدم.
در ضمن يك سالگي وبلاگتون رو هم تبريك مي گم
وقت كرديد به وبلاگ من هم سري بزنيد و برام يادگاري بزاريد.
با سلام و عرض احترام خدمت شما دوست بزرگوار
در ادامه سلسله جلسات نقد وبلاگها ، اين هفته با نقد وبلاگ زندگي ... جنگ ... و ديگر هيچ (http://loosifer2007.blogfa.com) در خدمت شما دوست گرامي هستيم . لذا بدينوسيله از جنابعالي جهت شرکت در اين جلسه دعوت بعمل مي آيد. پيشاپيش ازحضور گرم و صميمي شما تشكر و قدر داني مي شود .
وعده ديدار ما :
يکشنبه 2/10/86 ساعت 17 الي 19 - خيابان سيد جمال الدين اسد آبادي ( يوسف آباد ) - خيابان 21 - پارک شفق - فرهنگسراي دانشجو - سراي کتاب
با تشکر . روابط عمومي
با عرض سلام و احترام:
مومن سخن از دل پر درد ما مي گويي...
به قول معروف گوش اگر ...
خدا خيرت دهد . ولادت وبلاگ پر محتوا و زيباي شما بزرگوار را هم تبريك عرض ميكنم.... هرچند كه حافظه ناقصم قدمت اين وبلاگ را بيش از يكسال ميداند...
شايد هم نام با صفاي سوزنبان بزرگ را كه توفيق عرض ادب در نمايشگاه در خدمتشان را داشتم...
خدا خيرت دهد.
ايام به كام و التماس دعا
بسم رب المهدي
چطوريد رفقاي قديمي؟
ديگه به ما سر نمي زنيد؟
شنيدم:
شهيد مظلوم شهيد محراب بلوچستان كه به دست وهابيت و صدقه گيران آمريكا كشته شده بود بهش گفته بودن كه كسالت داري نرو ولي اوگفت كه نذري دارم بايد ادا كنم او رفت و نذرش را ادا كرد و در شب قدر و شهادت حضرت امير المومنين سيد الاوصيا جانشين برحق نذرش را ادا كرد خدا او را برد به سمت لقاالله خوش به حالش آيا كسي هست كه نذري داشته باشد
بلوچستان غريب است هم از دست تبعض گران هم از دست تندروها -
ملت مظلوم سني و شيعه بلوچ در غربت به سر مي برند از طرفي بعضي از مولويان تندرو حق را مخفي مي كنند و بعضي از تبعيض گرايان مدعي عدالت علي تبعض را رواج مي دهند
نمونه اي از تبعيض
ستار خانه اش گواتر است مرز ايران و پاكستان نيم ساعت با قايق تا جيوني پاكستان و يك ساعت و ده دقيقه تا چابهار او تنگ دست است او كارش ماهي گيري است يه روز براي معاش خانواده اشت از نزديك ترين آبادي به خانه اش يعني جيوني ميره يه برنج بگيره و بياره براي زن و بچه وپدر پيرش اونا به غير ماهي هيچي ندارن بخورن شب و روز ماهي مي خورن نه ميوه اي نه غذاي و نه هيجي خلاصه برنج مي خره و مياره سر مرز -مرز بان بهش مي گه برنج قاچاقه اون ميگه اگه قاچاقه چرا تن تن كه وراد مي كنن جلوشونو نمي گيري اونا بهش ميگن به توچه خلاصه دست تو جيب ستار ميكنن و از توجيبش پول ور مي دارن تو جيبش 5 تومن پول بود مرز بان ور مي داره مي گه حالا مي توني ردبشي
او مي گه عجب
توفكرش ميگه مذهب اينا چيه ؟مذهبشون در مورد رفتار با عوام و غير شيعه چه بهشون گفته (اگه ستار بخواد بياد تا چابهار خيلي دوره وسيله اي هم نداره كرايه ها هم زياده)نمي دونم شايد اصلا نبايد برنج بخوره شايد او ن دروغ مي گه ولي هم او زنده هست هم اون گروهبانه؟
او شيعه مذهب نيز بود و ادعاي عدالت علي رو مي كنه منظورم گروهبانه
آيا كسي هست بياد و ملت و روشن كنه؟ آيا اگه شهيد همت بود چه مجازاتي رو براي اين گروهبان تدارك مي ديد؟
شهيد همت سلام...